۱۳۹۳ خرداد ۱۵, پنجشنبه

دور دوم انتخابات ریاست جمهوری افغانستان ،چالش امنیت و مشارکت مردم


 چالش امنیت و مشارکت مردم!

پس از ماه ها تلاش، یارگیری و تیم سازی و نزدیک به دو ماه انتظار برای روشن شدن نتیجه دور اول انتخابات ریاست جمهوری افغانستان، اکنون باید دو ماه دیگر شاهد کمپین های انتخاباتی و انتظار دوباره برای روشن شدن نتیجه دور دوم انتخابات ریاست جمهوری باشیم.
به راستی در کجای جهان این اندازه بروکراسی انتخاباتی که درافغانستان جریان دارد، دیده شده است ؟ آیا دولتمردان افغانستان متوجه هستند که طولانی شدن پروسه انتخابات چه هزینه های سنگینی را بر اقتصاد کشور تحمیل می کند.
پایین آمدن ارزش پول افغانی، از رونق افتادن کسب و کار بازار، گسترش بیکاری و خستگی مردم از بوق و کرناهای انتخاباتی، پیامد نامعلوم بودن سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری درافغانستان است.
این روزها وقتی از مردم در باره انتخابات ریاست جمهوری پرسیده می شود، آرزوی بیشتر آنها این است که هرچه زودتر، رقابت های انتخاباتی به پایان برسد و رئیس جمهور آینده مشخص شود. در چنین فضایی، اکنون رقابت در دور دوم تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری، میان دو نامزد آغاز شده است.
تیم های حاضر در میدان کارزار دوردوم انتخاباتی عبارتند از: تیم “اصلاحات وهمگرایی” به نامزدی دکترعبدالله، یکی از دستیاران احمدشاه مسعود در دوره های جهاد و طالبان ، وزیرخارجه اسبق دولت آقای کرزی و از منتقدان کنونی دولت او. همراه با دو معاون او مهندس خان محمد، عضو سابق حزب اسلامی حکمتیار و محمد محقق، رهبرفعلی حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان که در دور اول توانستند با کسب 45 درصد آرا مقام اول را کسب کنند.
تیم دوم، تیم ” تحول و تداوم” به نامزدی دکتراشرف غنی احمدزی، مشاور بانک جهانی، وزیر دارایی پیشین دولت آقای کرزی، چهره تکنوکراتی که در لیست 100 متفکر جهان قرار گرفته است و معاونان وی جنرال عبدالرشید دوستم، از نظامیان اسبق حکومت کمونیستی کابل و رهبرفعلی جنبش ملی اسلامی افغانستان و سرور دانش، روحانی و حقوق دان تحصیل کرده حوزه علمیه قم و وزیرداد گستری و تحصیلات عالی دولت آقای کرزی که با کسب 31 درصد آرا مقام دوم را بدست آوردند.
اکنون این سووال مطرح است که این دو تیم چگونه درسایه تبلیغات می توانند به مردم انرژی دوباره بدهند؟ آنها در دور اول، تمام برنامه ها و اهداف خود را در میتینگ ها و جلسات متعددی برای مردم تشریح کرده اند و اکنون برای به صحنه کشاندن مردم باید طرحی نو دراندازند. آیا آنان توانایی و خلاقیت لازم را برای این کار در این دوره دارند؟ هرچند که مدت تبلیغات دوردوم کوتاه نیست و بیست روز به آنان وقت داده شده است. البته براساس قانون انتخابات هر دو تیم در دور دوم فقط 15 روز حق تبلیغات دارند، اما به دلیل گسترش ناامنی ها در کشور، برای تامین امنیت، برگزاری دور دوم انتخابات 15 روز به تاخیر افتاد و کمیسیون انتخابات 5 روز دیگر را به سهم تبلیغات نامزدان اضافه کرد.
اگر به اهداف و برنامه های کاری دو تیم نگاه کنیم، تفاوت زیادی درآن دیده نمی شود. البته در آغاز یارگیری های انتخاباتی، تفاوت هایی میان خواسته ها و شعارهای نامزدان وجود داشت. زیرا دکترعبدالله، یکی ازرهبران اپوزیسیون بود و از دولت کرزی همیشه انتقاد می کرد و خواهان تغییر نظام ریاستی به نظام پارلمانی بود و تیم اشرف غنی احمدزی که در ابتدا گفته می شد نزدیک به دولت آقای کرزی است و به همین دلیل اسم تیم انتخاباتی خود را “تحول و تداوم” گذاشت، اما با حمایت غیر مستقیم دولت آقای کرزی از زلمی رسول، تیم احمدزی از دولت او فاصله گرفت. اکنون که هر دو در اوج رقابت ها انتخاباتی قرار گرفته اند، نه دکترعبدالله از تغییرنظام ریاستی به نظام پارلمانی سخن می گوید و نه دکتراحمدزی می گوید که راه و سیاست آقای کرزی را در دولتش ادامه خواهد داد.
در نتیجه تحولاتی که در چند ماه اخیر در بازی های سیاسی کشور رخ داد، شعارها و خواسته ها و موضع گیری های هر دو نامزد را خواسته یا ناخواسته به هم نزدیک کرده است. هرچند که تا کنون هردو نامزد تشابه اهداف شان را با یک دیگر قبول ندارند، اما این یک واقعیت است که هر دو تیم درموضع گیری های کلان کشور، نگاه مشترکی دارند، هر دو نامزد بر امضای پیمان استراتژیک با آمریکا، تحکیم روابط با کشورهای همسایه، مذاکره با طالبان، مبارزه با فساد، مبارزه با موادمخدر، گسترش بهداشت و توسعه صنعت و ایجاد اشتغال تاکید دارند.
شاید در نحوه اجرا تفاوت هایی دیده شود، اما در سیاست های کلان کشوری تفاوتی دیده نمی شود. شاید مهمترین تفاوتی که میان دو نامزد و معاونان آنان وجود دارد، تیره تباری آنان باشد. دکترعبدالله هرچند که پدرش پشتون است، اما در دامان تاجیک ها بزرگ شده و بزرگترین حامی او تاجیک تباران هستند و پس از آن هزاره ها، زیرا آقای محقق شخصیت بانفوذ هزاره ها، معاون دکتر عبدالله است. مهندس محمد خان معاون دیگر وی هرچند پشتون است، اما از جایگاه مردمی اندکی در میان پشتون ها برخور دار است. به همین دلیل شانس برتری دکترعبدالله درمیان پشتون ها اندک است و تنها دلخوشی او ائتلاف با زلمی رسول در دور دوم است تا از این طریق شاید بتواند چند درصد باقی مانده آرای خود را از میان پشتون ها به دست آورد و 50 به اضافه یک رای را تکمیل کند.
اشرف غنی احمدزی پشتون تبارعشایر است که ژنرال دوستم ازبک تبار را معاون خود انتخاب کرده و بیشترین آرای او درمیان پشتون ها و ازبک هاست. آقای دانش معاون دیگر وی هرچند هزاره است، اما او مثل محمدخان معاون دکترعبدالله، هیچ نفوذی درمیان هزاره ها ندارد.
اکنون با توجه به ترکیب تیم های انتخاباتی و ائتلاف های جدیدی که در دور دوم صورت گرفته و خستگی مردم از طولانی شدن روند انتخابات و نیز تهدیدهای گسترده طالبان، آیا هردو تیم می توانند اکثریت مردم را در دور دوم انتخابات به پای صندوق های رای بکشانند؟
به نظرمی رسد، تنگترشدن رقابت میان دونامزد و فاصله آنها، به اندازه یک گام به ارگ ریاست جمهوری، حساسیت رقابت را میان آنها بسیار بالا برده است، طوری که هر دو تیم به جای کسب آرای مردمی در سایه تبلیغات سالم، به ضربه فنی کردن دیگری کمربسته اند.
حتی پیش از آن که تبلیغات رسمی دور دوم ریاست جمهوری آغاز شود، طرفداران هر دو نامزد در فضای مجازی از ایراد اتهام و پرداختن به مسایل شخصی و خانوادگی نامزد رقیب و معاونان وی دریغ نکردند. البته دراین میدان تنها طرفداران سینه چاک آنها نیستند که شایعه پراکنی می کنند، بلکه خود نامزدها نیز با ایراد اتهام وانتقادات بی اساس نسبت به یک دیگر و معاونان رقیبشان، بازار تبلیغات غیر اخلاقی را داغ کرده اند.
هرچند در دور اول انتخابات نیز برخی از تیم های انتخاباتی از هنجارهای اخلاقی جامعه، پا را فراتر گذاشتند، اما این بار آنها حتی پیش ازشروع تبلیغات رسمی با سرک کشیدن به حریم خصوصی دیگری و وارد کردن اتهامات بی اساس، به گمان خود سعی دارند، میدان دار رقابت انتخابات شوند.
سووال از دو نامزد و طرفداران سینه چاکشان این است که آیا با پیشی گرفتن درمیدان اتهام، دشنام، توهین، تحقیر،اهانت و وارد شدن به حریم خصوصی یک دیگر، طرفداران و رای دهندگان تان بیشترمی شوند؟ اکنون نیز مردم از ادامه این گونه رقابت ها و بی نتیجه ماندن اداره کشور، خسته و ناامید هستند، آیا چنین فضای تبلیغاتی کاذبی، مردم را نسبت به حضور در انتخابات نومید تر نمی کند؟
کمیسیون مستقل انتخابات، سقف مشخصی را برای مصارف تبلیغات در نظرگرفته و تاکید کرده است که در تبلیغات انتخاباتی نباید به تنش قومی و مذهبی دامن زده شود، اما آیا کمیسیون مستقل انتخابات کشور وظیفه خود می داند که از تبلیغات خارج از عرف و آداب اجتماعی و اخلاق که طی آن کمپین گران حتی حریم خصوصی اشخاص را نیز محترم نمی دانند، جلوگیری نماید؟
پیش از این کارشناسان امورافغانستان، از کشیده شدن رقابت های ریاست جمهوری به دور دوم اظهارنگرانی کرده بودند و براین باور بودند که در این دوره، تنش ها و حساسیت های قومی بالا خواهد رفت و چنین فرایندی، تهدیدی جدی برای تحکیم پایه های وحدت ملی در افغانستان است که هنوز هم به طورکامل زخم هایش از جنگ های داخلی دهه نود میلادی التیام نیافته است.
شاید به دلیل همین نگرانی ها بود که دولت افغانستان تلاش کرد تا دو تیمی که بیشترین رای را کسب کرده بودند، به تشکیل دولت ائتلافی تشویق نماید، اما این تلاش ها نیز نتیجه ای در برنداشت. اکنون با شروع تنشآلود دوردوم تبلیغات ریاست جمهوری، احتمال گسترش تنش های قومی که وحدت ملی را در این کشور تهدید کند، افزایش یافته است.
همان طور که در بالا اشاره شد، مشکل اساسی درافغانستان این است که ساختارهای قدرت با معیارهای قومی و تباری شکل گرفته و درواقع هر نامزد و یا معاونان او نمایندگی قومی را بر عهده دارند، در نتیجه ادامه هتک حرمت ها و اتهامات سبب گسترش نفاق ملی میان اقوام این کشور خواهد شد. چیزی که هیچ یک از نامزدها و معاونان آنها، به آن راضی نیستند، اما خیز برداشتن به طرف قصر ریاست جمهوری، آنها از درک این مهم غافل ساخته است. آنها در واقع تبلیغات انتخاباتی را با عقده گشایی و فرافکنی اشتباه گرفته اند.
در این میان به نظر می رسد که کمیسیون مستقل انتخابات در انجام وظیفه خود کوتاهی کرده است. این کمیسیون باید مرزی را برای اخلاق و آداب تبلیغات انتخاباتی تعیین کند ، در غیر اینصورت طرفداران سینه چاک نامزدها به راحتی آن را زیرپامی گذارند، چنانچه که تاکنون اخلاق و اداب تبلیغاتی را زیرپا گذاشته اند. وظیفه این کمیسیون است که از تبلیغات مسموم دو نامزد انتخاباتی جلوگیری نماید و اجازه ندهند تا بیش از این زخم های نفاق داخلی، یک باردیگر سربازکند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر