حالا نوبت سیاستمداران است:
حضور پررنگ مردم در گردهماییهای انتخاباتی نشانه آشکاری از پا گرفتن عقلانیت سیاسی خشونتگریز و معطوف به تقویت هنجارها و سازههای مردمسالاری در افغانستان بود.
این اتفاق اگر از یک سو جهانیان را شگفتزده کرد، مسئولیتهای بزرگی را نیز فراروی نخبگان سیاسی و مدعیان رقابت ۹۳ قرار داده است.
زیرا این انتخابات پارادایمهای سنتی قدرت و سیاست در افغانستان را در شرایطی به چالش فراخوانده است که به نظر میرسد سیاسیون حاضر در صحنه و چیدمان ساختارهای قدرت در دوازده سال گذشته برای مدیریت این تغییر دراماتیک آمادگی چندانی ندارند.
آرایشهای سیاسی پیشا انتخابات و این که بخشی از بازیگران سیاسی و مدعیان قدرت، بیشتر از آرای مردم، به فعل و انفعالات سیاسی در ارگ و پیرامون آن به ویژه موضع شخص آقای کرزی چشم دوخته بودند، بارزترین نشانههای ناآگاهی از تغییرات اجتماعی که در یک دهه گذشته در افغانستان رونما شده و نادیدهانگاری تاثیر این تغییرات روی شکل و حتی ماهیت قدرت سیاسی در افغانستان را به نمایش گذاشت.
کمبود برگههای رای در بخشهایی از کشور که کمیسیون مستقل انتخابات را با سیلی از انتقادات موجه و غیر موجه روبرو کرد، در اساس از عدم درک واقعی مسئولان دولتی و حکومتی در سطوح مختلف از رشد جمعیت در این بخشها و تغییرات شگرفی که در نوع نگاه شهروندان نسبت به سرنوشت و آیندهشان رونما شده است، نشات میگرفت و این که در دوازده سال گذشته حتا با سرشماری و آمارگیری از شاخصهای توسعه انسانی نیز برخورد سیاسی و سلیقهای شده است.
این اتفاق اگر از یک سو جهانیان را شگفتزده کرد، مسئولیتهای بزرگی را نیز فراروی نخبگان سیاسی و مدعیان رقابت ۹۳ قرار داده است.
زیرا این انتخابات پارادایمهای سنتی قدرت و سیاست در افغانستان را در شرایطی به چالش فراخوانده است که به نظر میرسد سیاسیون حاضر در صحنه و چیدمان ساختارهای قدرت در دوازده سال گذشته برای مدیریت این تغییر دراماتیک آمادگی چندانی ندارند.
آرایشهای سیاسی پیشا انتخابات و این که بخشی از بازیگران سیاسی و مدعیان قدرت، بیشتر از آرای مردم، به فعل و انفعالات سیاسی در ارگ و پیرامون آن به ویژه موضع شخص آقای کرزی چشم دوخته بودند، بارزترین نشانههای ناآگاهی از تغییرات اجتماعی که در یک دهه گذشته در افغانستان رونما شده و نادیدهانگاری تاثیر این تغییرات روی شکل و حتی ماهیت قدرت سیاسی در افغانستان را به نمایش گذاشت.
کمبود برگههای رای در بخشهایی از کشور که کمیسیون مستقل انتخابات را با سیلی از انتقادات موجه و غیر موجه روبرو کرد، در اساس از عدم درک واقعی مسئولان دولتی و حکومتی در سطوح مختلف از رشد جمعیت در این بخشها و تغییرات شگرفی که در نوع نگاه شهروندان نسبت به سرنوشت و آیندهشان رونما شده است، نشات میگرفت و این که در دوازده سال گذشته حتا با سرشماری و آمارگیری از شاخصهای توسعه انسانی نیز برخورد سیاسی و سلیقهای شده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر